معنی فارسی cablelaid
B1قرار دادن یا نصب کابلها به صورت زمینخود یا در مکانهای دیگر.
To install or place cables, especially in telecommunication or electrical contexts.
- VERB
example
معنی(example):
کابل به صورت زیرزمینی برای اتصال دو شهر قرار داده شد.
مثال:
The cable was laid underground to connect the two towns.
معنی(example):
ما تماشا کردیم که کارگران خطوط اینترنت جدید را کابلگذاری کردند.
مثال:
We watched as the workers cablelaid the new internet lines.
معنی فارسی کلمه cablelaid
:
قرار دادن یا نصب کابلها به صورت زمینخود یا در مکانهای دیگر.