معنی فارسی cableless

B1

بدون کابل، اشاره به دستگاه‌ها یا وسایلی که به صورت بی‌سیم کار می‌کنند.

Describing devices that function without cables or wires.

example
معنی(example):

هدفون‌های بدون کابل برای ورزش کردن عالی هستند.

مثال:

The cableless headphones are great for working out.

معنی(example):

بسیاری از مردم دستگاه‌های بدون کابل را به خاطر راحتی استفاده ترجیح می‌دهند.

مثال:

Many people prefer cableless devices for ease of use.

معنی فارسی کلمه cableless

: معنی cableless به فارسی

بدون کابل، اشاره به دستگاه‌ها یا وسایلی که به صورت بی‌سیم کار می‌کنند.