معنی فارسی caboshed

B1 /kəˈbɒtʃ/

شگفت‌زده و متعجب به خاطر یک رویداد ناگهانی یا غیرمنتظره.

Surprised or shocked, especially by an unexpected occurrence.

adjective
معنی(adjective):

(of an animal) Shown face-on and cut off immediately behind the ears.

example
معنی(example):

او از خبر ناگهانی شگفت‌زده شد.

مثال:

He was caboshed by the sudden news.

معنی(example):

این رویداد غیرمنتظره همه را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The unexpected event left everyone caboshed.

معنی فارسی کلمه caboshed

: معنی caboshed به فارسی

شگفت‌زده و متعجب به خاطر یک رویداد ناگهانی یا غیرمنتظره.