معنی فارسی cachemia

B2

کاشمیه، اختلالی که باعث کاهش سطح انرژی و ضعف عمومی در بدن می‌شود و معمولاً به علت عوامل تغذیه‌ای یا پزشکی ایجاد می‌شود.

A condition characterized by a lack of energy and overall weakness, often due to nutritional or medical factors.

example
معنی(example):

کاشمیه می‌تواند به مشکلات جدی سلامت منجر شود.

مثال:

Cachemia can often lead to serious health issues.

معنی(example):

بیماران مبتلا به کاشمیه به مراقبت پزشکی فوری نیاز دارند.

مثال:

Patients with cachemia require immediate medical attention.

معنی فارسی کلمه cachemia

: معنی cachemia به فارسی

کاشمیه، اختلالی که باعث کاهش سطح انرژی و ضعف عمومی در بدن می‌شود و معمولاً به علت عوامل تغذیه‌ای یا پزشکی ایجاد می‌شود.