معنی فارسی cachemic
C1کاشمی، مربوط به شرایطی است که در آن فرد دچار کمبود انرژی و کاهش وزن میشود.
Relating to or having the effects of cachexia, particularly in terms of energy deficiency and weight loss.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تأثیرات کاشمی در وضعیت بیمار قابل توجه بود.
مثال:
The cachemic effects were noticeable in the patient's condition.
معنی(example):
او در طول زمان به کاهش کاشمی مبتلا شد.
مثال:
He suffered from cachemic deterioration over time.
معنی فارسی کلمه cachemic
:
کاشمی، مربوط به شرایطی است که در آن فرد دچار کمبود انرژی و کاهش وزن میشود.