معنی فارسی cadi
B1 /ˈkɑːdi/قاضی، شخصی که در دادگاه قضاوت میکند و به حل و فصل دعاوی میپردازد.
A judge in a court of Islamic law.
- noun
noun
معنی(noun):
A civil judge in certain Islamic countries.
example
معنی(example):
قاضی در این پرونده حکم عادلانهای صادر کرد.
مثال:
The cadi made a fair judgment in the case.
معنی(example):
در دورههای میانه، قاضی در دادگاههای اسلامی نقشی مهم داشت.
مثال:
In medieval times, a cadi was important in Islamic courts.
معنی فارسی کلمه cadi
:
قاضی، شخصی که در دادگاه قضاوت میکند و به حل و فصل دعاوی میپردازد.