معنی فارسی kadi
B2قاضی، فردی که توانایی قضاوت و تصمیمگیری در امور حقوقی را دارد.
A judge, particularly in Islamic law.
- noun
noun
معنی(noun):
A civil judge in certain Islamic countries.
example
معنی(example):
قاضی حکمی را به وضوح توضیح داد.
مثال:
The kadi explained the ruling clearly.
معنی(example):
هر قاضی تفسیر خاصی از قانون دارد.
مثال:
Each kadi has their own interpretations of the law.
معنی فارسی کلمه kadi
:
قاضی، فردی که توانایی قضاوت و تصمیمگیری در امور حقوقی را دارد.