معنی فارسی cageman
B1مردی که مسئولیت ساخت و نگهداری از قفسهای پرندگان را بر عهده دارد.
A person who specializes in the maintenance and construction of cages for birds.
- NOUN
example
معنی(example):
مرد قفسی به سختی برای ساخت قفس جدید کار کرد.
مثال:
The cageman worked hard to build the new aviary.
معنی(example):
به عنوان یک مرد قفسی، او درباره مراقبت از پرندگان همه چیز میداند.
مثال:
As a cageman, he knows all about bird care.
معنی فارسی کلمه cageman
:
مردی که مسئولیت ساخت و نگهداری از قفسهای پرندگان را بر عهده دارد.