معنی فارسی calcariform

B1

به اشکالی اطلاق می‌شود که به شکل یا ساختار کلسیم هستند.

Resembling a spur or calcareous structure; often found in botany.

example
معنی(example):

این گیاه دارای ساختارهای کلسیم‌دار است که در گرده‌افشانی کمک می‌کند.

مثال:

The plant has calcariform structures that aid in pollination.

معنی(example):

اشکال کلسیم‌دار در بسیاری از انواع گل‌ها یافت می‌شود.

مثال:

Calcariform shapes can be found in many types of flowers.

معنی فارسی کلمه calcariform

: معنی calcariform به فارسی

به اشکالی اطلاق می‌شود که به شکل یا ساختار کلسیم هستند.