معنی فارسی calcarine

B1

به ناحیه‌ای در مغز اطلاق می‌شود که به پردازش دید کمک می‌کند.

Relating to or located in the calcarine sulcus of the brain.

example
معنی(example):

شیار کلسیم‌دار برای پردازش بصری مهم است.

مثال:

The calcarine sulcus is important for visual processing.

معنی(example):

محققان حوزه کلسیم‌دار مغز را به دلیل نقش آن در دید مطالعه می‌کنند.

مثال:

Researchers study the calcarine area of the brain for its role in sight.

معنی فارسی کلمه calcarine

: معنی calcarine به فارسی

به ناحیه‌ای در مغز اطلاق می‌شود که به پردازش دید کمک می‌کند.