معنی فارسی calcimining

B1

کلسیمینه کردن، فرآیند پوشش دادن دیوارها با ترکیب کلسیم برای حفاظت و زیبایی.

The act of applying a lime-based coating to improve and protect surfaces.

verb
معنی(verb):

To coat with this substance.

example
معنی(example):

کلسیمینه کردن نیاز به کاربرد دقیق برای بهترین نتایج دارد.

مثال:

Calcimining requires careful application for best results.

معنی(example):

کلسیمینه کردن برای حفظ بناهای تاریخی ضروری است.

مثال:

Calcimining is essential for preserving historical buildings.

معنی فارسی کلمه calcimining

: معنی calcimining به فارسی

کلسیمینه کردن، فرآیند پوشش دادن دیوارها با ترکیب کلسیم برای حفاظت و زیبایی.