معنی فارسی calculabilities
C1تعداد یا مقادیر قابلیتهای محاسباتی که در شرایط مختلف وجود دارند.
The various states or instances of being calculable.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیتهای محاسبه گزینههای مختلف تحلیل شدند.
مثال:
The calculabilities of various options were analyzed.
معنی(example):
قابلیتهای محاسبه مختلف تأثیر بر تصمیمگیری دارند.
مثال:
Different calculabilities impact decision-making.
معنی فارسی کلمه calculabilities
:
تعداد یا مقادیر قابلیتهای محاسباتی که در شرایط مختلف وجود دارند.