معنی فارسی calefactory

C1

محل یا کارخانه‌ای که در آن گرما تولید می‌شود.

A place or establishment for producing heat.

example
معنی(example):

کارخانه حرارت در موزه سیستم‌های گرمایشی قدیمی را به نمایش می‌گذارد.

مثال:

The calefactory in the museum showcases old heating systems.

معنی(example):

او به یک کارخانه حرارت رفت تا با روش‌های تاریخی گرمایش آشنا شود.

مثال:

He visited a calefactory to learn about historical methods of heating.

معنی فارسی کلمه calefactory

: معنی calefactory به فارسی

محل یا کارخانه‌ای که در آن گرما تولید می‌شود.