معنی فارسی calefy

B1

عمل گرم کردن یا تولید گرما به ویژه برای یک ماده یا محیط خاص.

To make or become warm or hot.

example
معنی(example):

خورشید می‌تواند در تابستان زمین را گرم کند.

مثال:

The sun can calefy the ground during summer.

معنی(example):

ما باید آب را گرم کنیم قبل از اینکه بتوانیم از آن استفاده کنیم.

مثال:

We need to calefy the water before we can use it.

معنی فارسی کلمه calefy

: معنی calefy به فارسی

عمل گرم کردن یا تولید گرما به ویژه برای یک ماده یا محیط خاص.