معنی فارسی calendarer

B1

شخصی که وظیفه نوشتن یا مدیریت تقویم‌ها را بر عهده دارد.

One who manages or maintains calendars.

example
معنی(example):

تقویم‌نویس تاریخ‌های مهم را پیگیری می‌کند.

مثال:

The calendarer keeps track of important dates.

معنی(example):

یک تقویم‌نویس خوب به سازماندهی کارها به طرز موثری کمک می‌کند.

مثال:

A good calendarer helps organize events efficiently.

معنی فارسی کلمه calendarer

: معنی calendarer به فارسی

شخصی که وظیفه نوشتن یا مدیریت تقویم‌ها را بر عهده دارد.