معنی فارسی calendarist
B2کسی که در زمینه تقویمها و زمانشناسی تخصص دارد.
A person who studies, creates, or interprets calendars.
- NOUN
example
معنی(example):
یک تقویمشناس انواع مختلف تقویمها را مطالعه میکند.
مثال:
A calendarist studies different types of calendars.
معنی(example):
تقویمشناس تحقیق خود را در مورد تقویمهای باستانی ارائه داد.
مثال:
The calendarist presented her research on ancient calendars.
معنی فارسی کلمه calendarist
:
کسی که در زمینه تقویمها و زمانشناسی تخصص دارد.