معنی فارسی calendaric

B1

مربوط به تقویم، اشاره به نظم و ترتیب تاریخ‌ها و روزها.

Relating to or contained within a calendar.

example
معنی(example):

سال تقویمی در ژانویه شروع می‌شود.

مثال:

The calendaric year starts in January.

معنی(example):

ما باید بر اساس تاریخ‌های تقویمی برنامه‌ریزی کنیم.

مثال:

We need to plan according to the calendaric dates.

معنی فارسی کلمه calendaric

: معنی calendaric به فارسی

مربوط به تقویم، اشاره به نظم و ترتیب تاریخ‌ها و روزها.