معنی فارسی calendric
B2به چیزی مربوط میشود که به تقویم یا تقویمگذاری مربوط باشد.
Relating to or based on a calendar.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
چرخه تقویمی در سازماندهی رویدادها بر اساس ماهها کمک میکند.
مثال:
The calendric cycle helps in organizing events according to months.
معنی(example):
ما از یک سیستم تقویمی برای برنامهریزی جلساتمان پیروی میکنیم.
مثال:
We follow a calendric system to plan our meetings.
معنی فارسی کلمه calendric
:
به چیزی مربوط میشود که به تقویم یا تقویمگذاری مربوط باشد.