معنی فارسی calendrical
B2به علم یا هنر محاسبه زمان و تاریخ مربوط به تقویم اشاره دارد.
Of or relating to a calendar or calendars.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
محاسبات تقویمی برای تاریخهای دقیق حیاتی هستند.
مثال:
Calendrical calculations are crucial for accurate dates.
معنی(example):
سیستم تقویمی بین فرهنگها متفاوت است.
مثال:
The calendrical system varies between cultures.
معنی فارسی کلمه calendrical
:
به علم یا هنر محاسبه زمان و تاریخ مربوط به تقویم اشاره دارد.