معنی فارسی calfhood
B2دورهای در زندگی گاو که از تولد تا بزرگسالی را شامل میشود.
The period of a calf's life from birth to maturity.
- NOUN
example
معنی(example):
کودکی یک مرحله مهم در زندگی گاو است.
مثال:
Calfhood is an important stage in a cow's life.
معنی(example):
در دوران کودکی، گوسالهها یاد میگیرند که غذای جامد بخورند.
مثال:
During calfhood, calves learn to eat solid food.
معنی فارسی کلمه calfhood
:
دورهای در زندگی گاو که از تولد تا بزرگسالی را شامل میشود.