معنی فارسی calibration
B1 /kælɪˈbɹeɪʃən/کالیبراسیون، فرایند تنظیم یک دستگاه یا ابزار برای اطمینان از دقت عملکرد آن است.
The process of adjusting the precision and accuracy of measurement instruments.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of calibrating something.
example
معنی(example):
کالیبراسیون برای اطمینان از اندازهگیریهای دقیق ضروری است.
مثال:
Calibration is essential to ensure accurate measurements.
معنی(example):
فنی کار یک کالیبراسیون از تجهیزات انجام داد.
مثال:
The technician performed a calibration of the equipment.
معنی فارسی کلمه calibration
:
کالیبراسیون، فرایند تنظیم یک دستگاه یا ابزار برای اطمینان از دقت عملکرد آن است.