معنی فارسی caligated
B2تاریک و مبهم به نظر میرسد، معمولاً به مکانها یا محیطهایی اشاره دارد که دید واضحی ندارند.
Covered with darkness or obscured; dim or murky.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منظرهٔ تاریک و مبهم به نظر میرسید.
مثال:
The caligated landscape looked dark and mysterious.
معنی(example):
پس از ورود به مه غلیظ، او احساس تاریکی کرد.
مثال:
She felt caligated after stepping into the dense fog.
معنی فارسی کلمه caligated
:
تاریک و مبهم به نظر میرسد، معمولاً به مکانها یا محیطهایی اشاره دارد که دید واضحی ندارند.