معنی فارسی caliphship
B2خلافت به عنوان رهبری مسلمانان در جامعه و امور دینی و سیاسی شناخته می‌شود.
The position of the caliph, the leader of an Islamic polity.
- NOUN
example
معنی(example):
خلافت یک موقعیت مهم در تاریخ اسلام است.
مثال:
The caliphship is a significant position in Islamic history.
معنی(example):
بسیاری از دانشمندان نقش خلافت را در حکومت بررسی می‌کنند.
مثال:
Many scholars explore the role of caliphship in governance.
معنی فارسی کلمه caliphship
:
خلافت به عنوان رهبری مسلمانان در جامعه و امور دینی و سیاسی شناخته می‌شود.
