معنی فارسی callo
B1لغتی که در مکالمات غیررسمی بهکار میرود و ممکن است به غذاهای خاص اشاره کند.
A term that could reference a type of food or be used in casual conversation.
- OTHER
example
معنی(example):
Callo در گفتار غیررسمی اسپانیایی بهکار میرود.
مثال:
Callo is often used in informal Spanish speech.
معنی(example):
افراد ممکن است به callo هنگام بحث در مورد غذاهای سنتی اشاره کنند.
مثال:
People might refer to callo when discussing traditional dishes.
معنی فارسی کلمه callo
:
لغتی که در مکالمات غیررسمی بهکار میرود و ممکن است به غذاهای خاص اشاره کند.