معنی فارسی calloo
B1کلمهای برای ابراز شادی یا خوشحالی که معمولاً در داستانها وجود دارد.
A joyful shout, often used in literary contexts to express happiness.
- OTHER
example
معنی(example):
کودکان هنگام بازی فریاد calloo زدند.
مثال:
The children shouted calloo as they played.
معنی(example):
در داستان، calloo یک کلمه جادویی است.
مثال:
In the story, calloo is a magical word.
معنی فارسی کلمه calloo
:
کلمهای برای ابراز شادی یا خوشحالی که معمولاً در داستانها وجود دارد.