معنی فارسی callose
B1مادهای که به گیاهان در پاسخ به شرایط بحران کمک میکند.
A polysaccharide that forms during plant stress responses.
- NOUN
example
معنی(example):
گیاهان در پاسخ به استرس callose تولید میکنند.
مثال:
Plants produce callose in response to stress.
معنی(example):
Callose در مکانیسمهای دفاعی گیاهان کمک میکند.
مثال:
Callose helps in plant defense mechanisms.
معنی فارسی کلمه callose
:
مادهای که به گیاهان در پاسخ به شرایط بحران کمک میکند.