معنی فارسی calloses

B1

اشکال جمع callose که ممکن است به تقویت گیاهان در شرایط سخت کمک کند.

Plural form of callose, referring to the structures found in plants.

example
معنی(example):

گیاه در زمان عفونت calloses بیشتری نشان داد.

مثال:

The plant exhibited increased calloses during infection.

معنی(example):

Calloses نشانه‌هایی از سلامت گیاه هستند.

مثال:

Calloses are indicators of plant health.

معنی فارسی کلمه calloses

: معنی calloses به فارسی

اشکال جمع callose که ممکن است به تقویت گیاهان در شرایط سخت کمک کند.