معنی فارسی caloricity

B1

مقدار کالری موجود در یک ماده غذایی.

The quality of being caloric or containing calories.

example
معنی(example):

کالوریکیتی عاملی مهم در تغذیه است.

مثال:

Caloricity is an important factor in nutrition.

معنی(example):

کالوریکیتی غذاهای مختلف می‌تواند بر انتخاب‌های رژیمی تأثیر بگذارد.

مثال:

The caloricity of different foods can impact diet choices.

معنی فارسی کلمه caloricity

: معنی caloricity به فارسی

مقدار کالری موجود در یک ماده غذایی.