معنی فارسی calorifacient

B1

گرمازای، چیزی که توانایی تولید حرارت در بدن را دارد.

Having the property of producing heat or warmth, especially within the body.

example
معنی(example):

این گیاه به عنوان یک منبع گرمازا شناخته می‌شد که به بدن گرما می‌دهد.

مثال:

The herb was known to be calorifacient, providing warmth to the body.

معنی(example):

برخی ادویه‌ها گرمازا هستند و به بهبود گردش خون کمک می‌کنند.

مثال:

Certain spices are calorifacient and help improve circulation.

معنی فارسی کلمه calorifacient

: معنی calorifacient به فارسی

گرمازای، چیزی که توانایی تولید حرارت در بدن را دارد.