معنی فارسی calorifical
B1گرمازای، چیزی که ویژگی تولید حرارت را دارد.
Having the ability to produce heat or warmth.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خواص گرمازای روغن در این مطالعه برجسته شده بود.
مثال:
The calorifical properties of the oil were highlighted in the study.
معنی(example):
این درمان گرمازا در هوای سرد مفید است.
مثال:
This calorifical treatment is beneficial in cold weather.
معنی فارسی کلمه calorifical
:
گرمازای، چیزی که ویژگی تولید حرارت را دارد.