معنی فارسی calvinize
B1کالوینیستی کردن، افزودن اصول یا نظریات کالوینیستی به یک موضوع یا بحث.
To make something conform to the principles of Calvinism.
- VERB
example
معنی(example):
برخی از دانشمندان استدلال میکنند که میتوانیم برخی از باورهای مدرن را کالوینیستی کنیم.
مثال:
Some scholars argue that we can calvinize certain modern beliefs.
معنی(example):
کالوینیستی کردن استدلال به معنای تزریق آن با الهیات تقدیرگرایی است.
مثال:
To calvinize the argument means to infuse it with predestinarian theology.
معنی فارسی کلمه calvinize
:
کالوینیستی کردن، افزودن اصول یا نظریات کالوینیستی به یک موضوع یا بحث.