معنی فارسی calvish
B2ویژگیهایی که به کالوین یا مکتب او مربوط میشود، به خصوص در هنر یا شکل جسمی.
Of or relating to Calvin or Calvinism; can also refer to characteristics associated with them.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگیهای کالوی او باعث شده بودند که به راحتی شناخته شود.
مثال:
His calvish features made him easily recognizable.
معنی(example):
سبک کالوی این مجسمه دیدگاه منحصر به فرد هنرمند را منعکس میکرد.
مثال:
The calvish style of the sculpture reflected the artist's unique vision.
معنی فارسی کلمه calvish
:
ویژگیهایی که به کالوین یا مکتب او مربوط میشود، به خصوص در هنر یا شکل جسمی.