معنی فارسی cam girl
B1زنی که از طریق وبکم به پخش زنده محتوای خود میپردازد.
A woman who performs live on webcam, often for an audience.
- NOUN
example
معنی(example):
دختر دوربین با رقصش مخاطبانش را سرگرم کرد.
مثال:
The cam girl entertained her audience with a dance.
معنی(example):
بسیاری از دختران دوربین از این پلتفرم برای ارتباط با هواداران استفاده میکنند.
مثال:
Many cam girls use the platform to connect with fans.
معنی فارسی کلمه cam girl
:
زنی که از طریق وبکم به پخش زنده محتوای خود میپردازد.