معنی فارسی cami
B1 /ˈkæmi/نوعی لباس بالا تنه زنانه که اغلب نازک و بدون آستین است.
A woman's lightweight sleeveless top.
- noun
noun
معنی(noun):
A camisole.
example
معنی(example):
او زیر لباسش یک تاپ زیبا پوشیده بود.
مثال:
She wore a cute cami under her dress.
معنی(example):
تاپ برای لایهلایه کردن در تابستان عالی است.
مثال:
The cami is perfect for layering in the summer.
معنی فارسی کلمه cami
:
نوعی لباس بالا تنه زنانه که اغلب نازک و بدون آستین است.