معنی فارسی cambered

B2

cambered به معنای انحنا یا شیب در طراحی است که معمولاً برای بهبود عملکرد استفاده می‌شود.

Having a slight arc or curvature, often used in contexts like vehicles or aircraft for improved performance.

example
معنی(example):

خودرو دارای چرخ‌های cambered برای کنترل بهتر بود.

مثال:

The car had cambered wheels for better handling.

معنی(example):

شکل‌های cambered معمولاً در هوانوردی استفاده می‌شوند.

مثال:

Cambered shapes are often used in aviation.

معنی فارسی کلمه cambered

: معنی cambered به فارسی

cambered به معنای انحنا یا شیب در طراحی است که معمولاً برای بهبود عملکرد استفاده می‌شود.