معنی فارسی cambering
B1کمانش، انحراف چرخ خودرو به سمت داخل یا بیرون به منظور بهبود کنترل و عملکرد در منحنی ها.
The angle of tilt of a vehicle's wheels in relation to the vertical, primarily to improve handling.
- OTHER
example
معنی(example):
کامیونت به دلیل کمانش بهتر از تقاطع ها عبور می کند.
مثال:
The car's cambering allows for better handling on curves.
معنی(example):
کمانش می تواند بر سایش و عملکرد تایر تأثیر بگذارد.
مثال:
Cambering can affect tire wear and performance.
معنی فارسی کلمه cambering
:
کمانش، انحراف چرخ خودرو به سمت داخل یا بیرون به منظور بهبود کنترل و عملکرد در منحنی ها.