معنی فارسی camboose
B1مکانی برای نگهداری منابع و وسایل در سفر یا کمپینگ.
A storage area for supplies and equipment during a trip or camping.
- NOUN
example
معنی(example):
او در طول سفر، منابع را در کامیوز نگهداری کرد.
مثال:
He stored supplies in the camboose during the trip.
معنی(example):
کامیوز برای نیازهای کمپینگ ما ضروری بود.
مثال:
The camboose was essential for our camping needs.
معنی فارسی کلمه camboose
:
مکانی برای نگهداری منابع و وسایل در سفر یا کمپینگ.