معنی فارسی cammas
B1نوعی گیاه یا گل که در باغها و فضاهای سبز رشد میکند.
A type of plant or flower that thrives in gardens and green spaces.
- NOUN
example
معنی(example):
باغبان در بهار کاماس کشت.
مثال:
The gardener planted cammas in the spring.
معنی(example):
کاماسها در خاک مرطوب خوب رشد میکنند.
مثال:
Cammas grow well in moist soil.
معنی فارسی کلمه cammas
:
نوعی گیاه یا گل که در باغها و فضاهای سبز رشد میکند.