معنی فارسی cammocky
B1درختی با شاخههای گوناگون که به طور خاص در مناطق مرطوب رشد میکند.
A type of tree characterized by its varied branches commonly found in wet areas.
- NOUN
example
معنی(example):
در بهار، درخت کاماکی زیبا به نظر میرسید.
مثال:
The cammocky tree looked beautiful in the spring.
معنی(example):
کودکان در سایهی شاخههای کاماکی بازی کردند.
مثال:
Children played in the shade of the cammocky branches.
معنی فارسی کلمه cammocky
:
درختی با شاخههای گوناگون که به طور خاص در مناطق مرطوب رشد میکند.