معنی فارسی camp meeting
B2جلسهای که معمولاً در فضای باز یا در کمپ برای عبادت و گردهمایی برگزار میشود.
A religious gathering held outdoors, often in a camp setting.
- NOUN
example
معنی(example):
جلسه کمپ پر از آهنگها و دعاها بود.
مثال:
The camp meeting was filled with songs and prayers.
معنی(example):
هر تابستان، ما در یک جلسه کمپ در جنگل شرکت میکنیم.
مثال:
Every summer, we attend a camp meeting in the woods.
معنی فارسی کلمه camp meeting
:
جلسهای که معمولاً در فضای باز یا در کمپ برای عبادت و گردهمایی برگزار میشود.