معنی فارسی camp oven
B1نوعی فر قابل حمل که برای پخت و پز در فضای باز و کمپینگ طراحی شده است.
A portable oven designed for cooking outdoors during camping.
- NOUN
example
معنی(example):
ما نان را در یک فر کمپ در کنار آتش پختیم.
مثال:
We baked bread in a camp oven over the fire.
معنی(example):
یک فر کمپ برای پخت و پز در حین کمپینگ مفید است.
مثال:
A camp oven is useful for cooking while camping.
معنی فارسی کلمه camp oven
:
نوعی فر قابل حمل که برای پخت و پز در فضای باز و کمپینگ طراحی شده است.