معنی فارسی campaigning
B1به عمل و فعالیتهای سازماندهی شدهای که هدف آن جلب حمایت عمومی برای یک موضوع خاص یا نامزدی در انتخابات میباشد، گفته میشود.
The act of actively encouraging the public to support a particular cause or political candidate.
- verb
- noun
To take part in a campaign.
She campaigned for better social security.
Consistently ride in races for a racing season.
The act of taking part in a campaign.
تیم برای بهبود تسهیلات مدرسه در حال تبلیغات است.
The team is campaigning for better school facilities.
او در حال تبلیغ برای افزایش آگاهی در مورد تغییرات اقلیمی است.
She is campaigning to raise awareness about climate change.
معنی فارسی کلمه campaigning
:
به عمل و فعالیتهای سازماندهی شدهای که هدف آن جلب حمایت عمومی برای یک موضوع خاص یا نامزدی در انتخابات میباشد، گفته میشود.