معنی فارسی campest
B1به چیزی اشاره دارد که بسیار تزیینی و پرزیدگی یا مضحک باشد، معمولاً مرتبط با فرهنگ یا استایل خاص.
Relating to or characteristic of camp; exaggerated, flamboyant, and often humorous.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Theatrical; making exaggerated gestures.
معنی(adjective):
(of a man) Ostentatiously effeminate.
معنی(adjective):
Intentionally tasteless or vulgar, self-parodying.
example
معنی(example):
این فیلمترین فیلمی است که تا به حال دیدهام!
مثال:
This is the campest movie I've ever seen!
معنی(example):
سرویس او از هر چیزی که تا به حال دیدهام، عجیبتر بود.
مثال:
His outfit was the campest I've ever encountered.
معنی فارسی کلمه campest
:
به چیزی اشاره دارد که بسیار تزیینی و پرزیدگی یا مضحک باشد، معمولاً مرتبط با فرهنگ یا استایل خاص.