معنی فارسی campings
B1کمپینگ به فعالیت برپایی چادر در فضای باز برای استراحت و تفریح اشاره دارد.
The act of staying in a tent or a travel trailer for recreational purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
ما در تابستان کمپینگهای فوقالعادهای در دریاچه داشتیم.
مثال:
We had wonderful campings at the lake during summer.
معنی(example):
انواع مختلفی از کمپینگها برای فعالیتهای مختلف بیرونی وجود دارد.
مثال:
Different types of campings exist for various outdoor activities.
معنی فارسی کلمه campings
:
کمپینگ به فعالیت برپایی چادر در فضای باز برای استراحت و تفریح اشاره دارد.