معنی فارسی campit
B1کمپ کردن به معنی برپا کردن چادر و اقامت در طبیعت است.
To set up a tent in an outdoor location for temporary lodging.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند این آخر هفته در پارک ملی کمپ بزنند.
مثال:
They decided to campit at the national park this weekend.
معنی(example):
بسیاری از مردم در ماههای تابستان دوست دارند کمپ بزنند.
مثال:
Many people love to campit during the summer months.
معنی فارسی کلمه campit
:
کمپ کردن به معنی برپا کردن چادر و اقامت در طبیعت است.