معنی فارسی campy
B2 /ˈkæmpi/کمدی، به توصیفِ مواردی اشاره دارد که به طور انتقادی و اغراق‌آمیز از سبک‌های خاص هنر یا فرهنگ تقلید می‌کند.
Characterized by exaggerated, over-the-top elements, often intentionally humorous.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Characterized by camp or kitsch, especially when deliberate or intentional.
مثال:
Stu liked to watch campy B-movie horror flicks from the 1950s, not because they scared him, but because he found them funny.
example
معنی(example):
فیلم آنقدر کمدی بود که به یک کلاسیک فرقه‌ای تبدیل شد.
مثال:
The movie was so campy that it became a cult classic.
معنی(example):
او عاشق فیلم‌های ترسناک کمدی با بازی‌های اغراق‌آمیز است.
مثال:
He loves campy horror films with exaggerated acting.
معنی فارسی کلمه campy
:
کمدی، به توصیفِ مواردی اشاره دارد که به طور انتقادی و اغراق‌آمیز از سبک‌های خاص هنر یا فرهنگ تقلید می‌کند.
