معنی فارسی cancerroot

B2

ریشه‌ای از گیاهان که به عنوان دارو در برخی فرهنگ‌ها شناخته شده است.

A root from certain plants thought to have medicinal uses, particularly in traditional herbal medicine.

example
معنی(example):

داروساز از ریشه سرطان در درمان‌های خود استفاده کرد.

مثال:

The herbalist used cancerroot in his remedies.

معنی(example):

یک باور وجود دارد که ریشه سرطان خواص درمانی دارد.

مثال:

Cancerroot is believed to have therapeutic properties.

معنی فارسی کلمه cancerroot

: معنی cancerroot به فارسی

ریشه‌ای از گیاهان که به عنوان دارو در برخی فرهنگ‌ها شناخته شده است.