معنی فارسی cancerweed

B2

نوعی علف هرز که می‌تواند به گیاهان دیگر آسیب بزند.

A type of weed known to be invasive and detrimental to garden plants.

example
معنی(example):

باغبان علف سرطان را از بستر گل خارج کرد.

مثال:

The gardener removed the cancerweed from the flowerbed.

معنی(example):

علف سرطان می‌تواند به سرعت گسترش یابد و به سایر گیاهان آسیب برساند.

مثال:

Cancerweed can spread quickly and harm other plants.

معنی فارسی کلمه cancerweed

: معنی cancerweed به فارسی

نوعی علف هرز که می‌تواند به گیاهان دیگر آسیب بزند.