معنی فارسی candency
B1حالت یا وضعیت روشنایی و درخشندگی؛ بهویژه در مورد نور طبیعی یا مصنوعی.
The state or quality of shining or glowing; especially concerning natural or artificial light.
- NOUN
example
معنی(example):
ظهور خورشید در اوایل صبح میتواند شگفتانگیز باشد.
مثال:
The candency of the sun can be mesmerizing during sunrise.
معنی(example):
درخشندگی شمع اتاق تاریک را روشن کرد.
مثال:
The candency of the candle illuminated the dark room.
معنی فارسی کلمه candency
:
حالت یا وضعیت روشنایی و درخشندگی؛ بهویژه در مورد نور طبیعی یا مصنوعی.