معنی فارسی cannibalistically
B1به گونهای که به رفتارهای قبیلهداری یا جذابیتهای انتقادی اشاره دارد.
In a manner that relates to cannibalistic behaviors or critiques societal issues.
- ADVERB
example
معنی(example):
این استعاره به طور قبیلهدار برای انتقاد از هنجارهای اجتماعی استفاده شد.
مثال:
The metaphor was used cannibalistically to critique societal norms.
معنی(example):
آنها به طور قبیلهدار درباره منابع موجود در جامعه بحث کردند.
مثال:
They argued cannibalistically about the resources in the community.
معنی فارسی کلمه cannibalistically
:
به گونهای که به رفتارهای قبیلهداری یا جذابیتهای انتقادی اشاره دارد.